غفلت خوابی دلچسب، مرا اندکی دیرتر از آنچه در ذهن داشتم از بستری گرم بیرون می آورد. تا قوتی به تن زنم، ساعتی دیگر گذشت، اما اراده استوار است. حس و حال زمستان دارد روزگار من، گمان بر این است که در دوردست های بالا، زمین سفید پوش شده و زمین و زمان دلبری کند. شال و کلاه می کنم و عازم راهی سرد می شوم که آهنین روحیه ای می خواهد و خوش بحال دل من که چنین حال و هوایی دارد. 

روستا عطر و بوی زمستان دارد، زیبا طبیعتی دارد کوچه پس کوچه هایش و زن و مرد و پیر و جوان سر بر خویش دارند و با سلامی آرام از کنارت می گذرند. کودکی های ما زمستانش جور دیگر بود، از میان خشت های پخته دیوار ها، بوی چوب نیم سوخته مستت می کرد و گل و لای کوچه ها، هزار نفرین مادر در پی داشت. زمستان ما با شیطنت های لب رودخانه و جستجوی قارچ های سرخی سپری گشت که طعم گس آن هنوز جایی میان احوالم آزارم می دهد. 

دلم پرواز می خواهد، دلم آتشی گرم و همراهی می خواهد که استکان های چای را به هم سلام کنیم و شاید هم بقول سهراب، ریه ها را پر لذت کنیم. اما خو گرفته ام به تنهایی که هر روز بیشتر از دیروزهایم، خواهان آن می شوم. شاید هم از آن رو که تو نیستی و هیچ چیز این جهان بی تو خواستنی نیست. 

دعوت هستید به گزارش تصویری از زمستان التپه و عباس آباد  

***


ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

abzaryaragsu درب اتوماتیک سایبان برقی لاغری سریع فیلتر شنی FRP پایگاه مقاومت بسیج المهدی(عج)رشت نمایندگی یعقوبی کد1383005 شهرستان بهارستان آب و هوای ایجرود Jimmy